کد مطلب:329512
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:172
سخن با ذوالجناح
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
در كتاب مصائب المعصومین آمده : هنگامی كه ذوالجناح به سوی خیمه ها آمد و بانوان حرم ناله كنان و سیلی به صورت زنان از خیمه بیرون آمدند، هر كدام با اسب سخنی می گفتند:
یكی گفت : ای اسب چرا حسین (ع ) را بردی و نیاوردی ؟
دیگری گفت : چرا امام را در میان دشمن گذاشتی ؟
زینب (س ) فرمود: آه ، صورت خون آلود تو را می بینم .
سكینه گفت : پدرم هنگام رفتن تشنه بود، ((یا جواد هل سقی ابی ام قتل عطشانا))؛ ای اسب ، آیا پدرم را آب دادند یا با لب تشنه شهید كردند؟(116)
116-2- مصائب المعصومين مطابق نقل الوقايع و الحوادث ، ج 3 ص 237.